وب نوشته‌های حسین جعفری

ما با رابطه‌هایمان زندگی می‌کنیم

تفاوتی ندارد که چه جنسیت و چه سنی داشته باشم.
چندان فرقی نمی‌کند که در کجا به دنیا آمده باشم و در کجای جهان زندگی میکنم.
در هر سن و هرمکانی که باشم باز هم به ارتباط نیاز دارم.

همه ما به انواع ارتباطات نیاز داریم.
ارتباط با خودمان برای اینکه احساسهای درونی بهتر و زندگی مطلوبتری داشته باشیم.
ارتباط با غیر از خودمان – اعم از سایر انسانها، طبیعت و جهانِ هستی- تا بواسطه این تعامل احساس بهتری در درون و رفتار مطلوب‌تری را در بیرون تجربه کنیم.
البته فکر می‌کنم بخش اعظم این نوع از ارتباطات را تعامل و مراوده با سایر افراد تشکیل می‌دهد.

ارتباط یک جز اساسی زندگی ماست.
اگر درونگرا باشیم، ارتباط با خودمان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و تنهایی و سکوت منبع انرژی خواهد بود.
اگر برونگرا باشیم، انرژی مان از حضور در جمع افراد کسب می‌شود و ارتباط بهتر باعث همدلی و درک متقابل خواهد شد. حتی در این حالت هم، همچنان ارتباطات درونی برقرار است و پیامهای مختلفی ردوبدل می‌شود.

هر زمان و هرکجا که باشم باز هم شبکه‌ای از ارتباطات را با خود حمل میکنم.
اگر در محل کار باشم، با همکار و ارباب رجوع ارتباط دارم. هنگامی که به خانه وارد می‌شوم، با اعضای خانواده‌ در تعامل هستم. باحضوردر باشگاه ورزشی با ورزشکاران و مربیان ارتباط دارم. و…

ارتباط صحیح یک تعامل دو طرفه هست

وقتیکه به ارتباط با سایر آدمها فکر می‌کنم، یک نماد پیکان دو طرفه برای من تداعی می‌شود. فکر می‌کنم هر ارتباط صحیح، خالق منفعت برای هر دو طرف ماجرا ست.
شاید اینطور به نظر برسد که ارتباط بین فردی برای کسب فایده برقرار می‌شود و به دنبال منافع بودن و ایجاد رابطه نوعی خودخواهی‌ باشد. اما در حقیقت؛ چون با ایجاد رابطه هر دو طرف در منفعت شریک می‌شوند، ارتباط صحیح و برقرار باقی می‌ماند.
فکر میکنم ذات ارتباط یک تعامل دوطرفه است. اگر ارتباطی یکطرفه باشد، دیگر ارتباط نیست و معنی سوء استفاده بخود می‌گیرد.

ما همواره نخ‌های نامرئی رابطه را با خود حمل و جابجا می‌کنیم. چه در محل کار و تحصیل باشیم، یا کنار اعضای خانواده و دوستان، به نسبت رابطه با افراد و تعاملی که با سایرین داریم، مسیر زندگی را تجربه می‌کنیم.
علاوه بر ارتباطات بیرونیِ مداوم و متغیر که اشاره شد، این موهبت برای ماست که ارتباط موثری با روانمان برقرار کنیم و عمق زندگی را – با کشف آنچه در دنیای پرشکوه درون اتفاق میافتد- زیباتر کنیم.
در هر صورت، رابطه از هر نوع که باشد مسیر و عمق زندگی ما را تعیین می‌کند. تا آنجا که می‌توانیم بگوییم: ما با رابطه‌هایمان زندگی می‌کنیم.

آخرین نوشته‌ها

2 پاسخ

  1. درور بر شما
    کاملن با این مطلب که تمام ارتباطات باید دوطرفه باشند موافقم. این جملاتی که سالهاست باب شده مبنی بر اینکه در دوست داشتن و عشق می‌تواند یک چیزهایی یا یک طرفه باشد فقط شعارهایی گول‌زننده و عوام‌فریب است. تصور کنید برای عشق‌های خالص این ارتباط یک‌طرفه را بدون قید و شرط و تمام و کمال مطرح می‌کنند. در ارتباط با خالق جهان هم اگر داستان یک‌طرفه شود باز یک جای کار خواهد لنگید. ارتباط آدم‌ها که جای خود دارد. در کل قوانین دنیا همه چیز بر حسب توازن و ارتباطی دوطرفه تنظیم شده. حتا اثبات شده: هر کنش واکنشی دارد. به همان اندازه و در جهت مخالف خود.

    1. سلام
      فکر میکنم ارتباط از یک طرف شروع میشه، اما اگه همین طور یکطرفه بمونه دام چندانی نداره.
      بقول بابا طاهر: “چه خوش بی‌ مهربانی هر دو سر بی. که یکسر مهربانی دردسر بی”

      ممنون از حضورتون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *